واکاوی معیار حاکم بر مصلحت کودک تحت حضانت در حقوق ایران، مصر و فقه مذاهب اسلامی
چكيده قانونگذار ایران حضانت کودک را تا سن هفت سال حق و تکلیف مادر دانسته و قانونگذار مصر تا سن پانزده سال، حق مادر دانسته و پس از آن اولویت با پدر است. لیکن در صورت حدوث اختلاف بعد از این سنین، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است. مصلحت کودک مفهوم […]

چكيده
قانونگذار ایران حضانت کودک را تا سن هفت سال حق و تکلیف مادر دانسته و قانونگذار مصر تا سن پانزده سال، حق مادر دانسته و پس از آن اولویت با پدر است. لیکن در صورت حدوث اختلاف بعد از این سنین، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است. مصلحت کودک مفهوم نسبی داشته و بهمعنای رعایت غبطۀ صغیر و تصمیمی مبتنی بر جلب منافع مادی و معنوی برای اوست. فقهای اسلامی و قانونگذار ایران و مصر، هیچ معیار صریحی برای تشخیص مصلحت کودک و تصمیمگیری دادرس در مورد ابقای کودک نزد مادر یا سپردن او به پدر یا دیگری، مقرر نکردهاند. نظر به مسکوت ماندن معیار حاکم بر مصلحت کودک تحت حضانت و ضرورت تعیین آن در پروندههای قضایی، نوشتار پیش رو، با روش توصیفی –تحلیلی و با هدف تبیین دیدگاههای مطروحه، معیار حاکم را تبیین نموده است. دادرس میبایست در هنگام تصمیمگیری در این خصوص، به معیارهای روحی و روانی و صحی توجه داشته باشد و در صورت تعارض، معیار روحی را بر معیار صحی برگزیند. در صورت یکسان بودن توانایی والدین در این دو معیار، از معیار انتخابکودک بهعنوان معیار تکمیلی جهت ترجیح یکی از والدین بر دیگری استفاده کند.
کلیدواژهها: مصلحت، کودک، حضانت، حقوق ایران، حقوق مصر، فقه اسلامی.
MFT_Volume 8_Issue 16_Pages 161-191
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0