پیشگیری از بزهکاری متربیان کم‌توان ذهنی خفیف از منظر فقه اسلامی

چکیده امروزه نگرش‌هایی مانند جانی بالفطره دانستن کم‌توانان ذهنی خفیف و افراد دارای هوش مرزی، ناپذیرفتنی و مطرودشده است. اما برای آن‌که جرایمی از ایشان به ثبت می‌رسد، بی‌شک پرداختن به مسائل جرم‌شناسی این گروه، به‌ویژه بزهکاری _ با توجه به قوت ریسک‌فاکتورها _ ، به‌گونه‌ای خاص و اختصاصی لازم است. در این نوشتار، که […]

چکیده
امروزه نگرش‌هایی مانند جانی بالفطره دانستن کم‌توانان ذهنی خفیف و افراد دارای هوش مرزی، ناپذیرفتنی و مطرودشده است. اما برای آن‌که جرایمی از ایشان به ثبت می‌رسد، بی‌شک پرداختن به مسائل جرم‌شناسی این گروه، به‌ویژه بزهکاری _ با توجه به قوت ریسک‌فاکتورها _ ، به‌گونه‌ای خاص و اختصاصی لازم است. در این نوشتار، که به صورت کیفی _ استنباطی و بر اساس منابع کتابخانه‌ای است، هم در قالب سلبی یعنی ادله مخالفان، نقد و هم به‌صورت ایجابی، ادله‌ای دال بر ضرورت این امر، با تأکید بر تکلیف والدین و سایر سرپرستان و مسئولین تعلیم و تربیت و توانبخشی، ارائه شده است. ادله‌ای از قبیل تعداد کم این افراد در جامعه، مسئولیت کیفری نداشتن و بی‌تأثیر بودن اقدامات و همچنین هزینه‌بر بودن اقدامات، به‌گونه‌ای جدّی نقدپذیر و ناپذیرفتنی تلقی شده است. ازسوی‌دیگر، ادله اثباتی مانند آیه وقایه، آیه لاتضار، آیات دال بر امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و همچنین روایاتی از قبیل لاضرر و دلیل عقلی، بر ضرورت مطالعه و اقدام در امر پیشگیری متربیان کم‌توانان ذهنی ارائه شده است.
واژگان کلیدی: تعلیم و تربیت، توانبخشی، حضانت، فقه تربیتی، مورد اهتمام شارع، و وقایه.
MFT_Volume 8_Issue 15_Pages 125-155