تربیت جامع از منظر فقه اسلامی

چكيده پروردگار عالمیان وجود هریک از آحاد بشر را با مجموعه‌ای از ظرفیت‌ها و استعدادهای بالقوه‌ سرشته است تا این ودایع شکوفا و به‌ نقطۀ کمال خود نایل آیند. فرایند «تربیت» عهده‌دار زمینه‌سازی برای این مهم است. یکی از اصول تربیتی، «جامعیت در تربیت» است. سنجش میزان اعتبار و روایی این اصل با عرضه به‌ […]

چكيده
پروردگار عالمیان وجود هریک از آحاد بشر را با مجموعه‌ای از ظرفیت‌ها و استعدادهای بالقوه‌ سرشته است تا این ودایع شکوفا و به‌ نقطۀ کمال خود نایل آیند. فرایند «تربیت» عهده‌دار زمینه‌سازی برای این مهم است. یکی از اصول تربیتی، «جامعیت در تربیت» است. سنجش میزان اعتبار و روایی این اصل با عرضه به‌ فقه، صورت می‌گیرد. این مهم با روش استنباط اجتهادی مصطلح و به ‌کمک روش توصیفی-تحلیلی، محقق می‌‌گردد. ادلۀ عام اقامه‌شده عبارت‌اند از: قاعدۀ احسان؛ قاعدۀ نصح المؤمن؛ قاعدۀ تأمین عدالت؛ قاعدۀ اعانه بر برّ؛ قاعدۀ اتقان عمل؛ قاعدۀ حرمت اعانه بر اثم؛ قاعدۀ لاضرر و لاضرار؛ قاعدۀ دفع ضرر محتمل. بر اساس این ادله، وجوب تربیت جامع، در مرتبه‌ای که ترک آن موجب اضرار قابلِ‌توجه به ‌متربی است، ثابت می‌گردد. در مراتب فراتر، که تربیت جامع موجب رشد و بالندگی بیشتر متربی باشد، به استحباب حکم می‌شود. تعیین مصداق این مراتب، به ‌عهده عرف متخصصان تربیتیِ خبره است. ادلۀ خاص اقامه‌شده عبارت‌اند از: جامعیت دستورات قرآن نسبت به ‌ساحات تربیتی؛ آیه وقایه؛ صحیحۀ عبدالله بن سنان و دلیل عقل.
کلیدواژه‌ها: تربیت، جامعیت، تربیت جامع، فقه، فقه تربیتی.
MFT_Volume 8_Issue 16_Pages 193-219